سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بن بست عشق و احساس

پیوندهای روزانه

 

 

ماه خون است و محرم ، در غزل هم ماتم است

سوز اکبر، داغ لیلا، کربلای اعظم است


می چکد خون از قلم، مرگ است وصف عاشقی

سینه ام را می شکافد غم،خدا خود اعلم است


تاب سیلی را ندارد آن سه ساله دختری

بی پدر با گوشِ پاره ، غرق صحرای غم است


پیش خواهر ان سر ببریده را بالا مکن

نیزه از شرمندگی در پیش زینب ، سر خم است


از عطش لب های صحرا چروکیده شده

مشک خالی کِی به لب های رقیه مرهم است؟


حرمله لعنت به تو قلب حسین آتش گرفت

کودک شش ماهه را کشتن نه کار آدم است


نام عباس آمد و چشمان شاعر خیس شد

من چه بنویسم که او مشکل گشای عالم است


شور غیرت ، مرد میدان و یل ام البنین

کس نگردیده حریفش تا به دستش پرچم است


کربلای سینه ام را شور عاشورا گرفت

تا دو دستانش هنوزم شانه ها را محرم است


وای از آن لحظه که دیگر بر علم دستی نبود

سرنوشت خیمه ها دیگر سیاه و مبهم است...


شاعر؟

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 95/7/19 ] [ 12:39 عصر ] [ بن بست ]

درباره وبلاگ
موضوعات وب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 5471